قانون جذب، قانون راز، قانون فرکانس، قانون ارتعاش، قانون کشش، مثبت اندیشی و … حتما شما هم با این نام‌ها و کم و بیش آشنا هستید و همینطور با تبلیغات کلاس‌های مختلف این قوانین آشنایی دارید، و کنجکاو باشید بدانید حقیقتِ این قوانین چیه،با ما در ادامه همراه باشید برای دونستن خیلی چیزها راجع به این جریانات. این جریانات در فضای مجازی خیلی جولان میدن، و امروزه طرفداران زیادی دارن، اول ببینیم چی میگن ؟
میگن هر چیزی مشابه خودش رو جذب میکنه و به سمت خودش میکشه افکارمان خاصیت آهنربایی داره با فرکانس و ارتعاشی که به کائنات می فرستی، همون رو برات پس می فرستند تو مثل دکل مخابراتی هستی هر فکری که در قالب یک فرکانس و ارتعاش به کائنات بفرستی همون رو برات پس می‌فرستند پس آینده تو از افکار امروز تو ساخته میشه و…
خیلی به جریان مثبت اندیشی نقد وارده، تعارضات، تناقضات و مشکلات و معضلاتی که بر این جریان وارده بسیار زیاده و این حق جامعه ماست که بدونه لایه‌های زیرین این جریان‌ها چیه ؟
نقد اول
- چرا اینقدر در منابع و ادبیات شماها؛ اجمال گویی، ابهام گویی و آشفته گویی وجود دارد؟
- در این جریانات یک نظم منطقی و علمی مشاهده نمی شود و اصلا علمی نیستند به خاطر همین شبه علم هستند و در دسته‌ی روانشناسی زرد قرار می گیرند، چون روشمند و منطقی، بحث نمی‌کنند. اما برای پیشبرد اهدافشان، مجبورند با روش اجمال گویی، ابهام گویی و آشفته گویی کارهاشون رو جلو ببرند . مخصوصاً که از یک علوم تجربی آن هم به صورت ناشیانه، استفاده می کنند مثل فیزیک کوانتوم
- مثلاً هر اتفاق خوبی که برات بیفته میگن قانون جذب را خوب رعایت کردی احسنت !!!! و هر اتفاق بدی که برات بیفته میگن شانس نداشتی!!!! آیا این روش علمی است؟
پاسخ ما:
- فیزیک کوانتوم در حد فرضیه است و ثابت نشده
- بنابر اثبات آن، فیزیک کوانتوم در مورد ذرات زیر اتم بحث می کنه و ربطی هم به جهان هستی و مباحث مثبت اندیشی نداره
- حرف آخر: یه جورایی سرکارمون می‌گذارند.
نقد دوم
- چرا به جای اقامه دلیل و برهان و طرح مباحث منطقی؛ دائم شاهد و تجربیات را مطرح میکنید آن هم به صورت اغراق آمیز؟
- جریان مثبت اندیشی چون علمی نیست و شبه علم می باشد، مجبور است تند تند شاهد بیاورند و از تجربیات بگویند آن هم به صورت اغراق‌آمیز مثلاً آقای جو ویتالی در کتاب عامل جذب میگه یکی به من ایمیل زد یکی نامه نوشت یکی پیام داد و… هرچه بخواهید شاهد هست آنهم به صورت اغراق‌آمیز
پاسخ ما:
- کتابهاشون بیشتر شباهت دفترچه خاطرات میده تا کتب علمی و منطقی
- اول دلیل و استدلال بعد شاهد و تجربه مسیر علم اینجوری است
- وقتی به جای دلیل و منطق فقط شاهد است و تجربیات آن هم اغراق آمیز یعنی استدلال نیست
نقد سوم
- توسل به سخن بزرگان و دانشمندان و مصادره کردن آنها به نفع خود، چرا به جای دلیل و استدلال، بزرگان و دانشمندان هر علمی را به نحوی مصادره میکنید به نفع خودتون؟
- مثلاً
تمامی استادان برجسته تاریخ از قانون کشش و راز به عنوان بزرگترین قانون عالم نام برده‌اند
آهنگسازان بزرگی مثل بتهوون در آهنگهای خودش از راز گفته
نقاشان بزرگی مثل داوینچی راز رو به تصویر کشیدند
متفکران بزرگی مثل ارسطو، افلاطون، نیوتن، فیثاغورس، از راز پرده برداشتند
ادیان بزرگی مثل هندو، بودا، اسلام در آموزه هاشون از راز گفتند
در تمدن های بزرگی مثل بابل، باستان، روم اثراتی از راز دیده می شود.
در کتیبه هاای که سه هزار سال قبل از میلاد مسیح کشف شده از راز پرده بر میداره
اصلاً فیزیک کوانتوم از قانون کشش و راز درست شده
پاسخ ما:
- شما که گفتید رازِ این چه رازیه که همه عالم میدونن؟!
- اگر یه چیزی اینقدر فراوان و مشهوره دیگه نمی‌خواهد اینقدر دست و پا بزنید برای اثباتش
- بی زحمت آدرس این منابعی که نقل کردید هم به ما بگید بریم یه سر ببینیم هست یا نیست ندیدیم که
- نظر هر عالم و دانشمندی در علم خودش نافذ و حجیت داره نه در علوم دیگر در این علماء و دانشمندانی هم که ذکر کردید نظر دانشمندان روانشناسی نبود
- موضوع فیزیک کوانتوم هم ذرات زیر اتم هست نه جهان هستی ربطی هم به بحث مثبت اندیشی نداره
نقد چهارم
- چرا اینقدر مغالطه میکنید؟
- مغالطه جعل اصطلاح: هر روز یک اصطلاحی را جعل می‌کنند
یه روز میگن: قانون جذب، قانون راز،
یه روز هم می گن : قانون فرکانس، قانون ارتعاش، تجلی
یه روز هم میگن: قانون خلق ، قدرت درون و… - مغالطه تکرار: اینقدر تکرار می کنند مثل این تبلیغات آدم اعصابش خورد میشه می پذیره
- مغالطه قانون انگاری: روی حرفای غلطشان اسم قانون هم می گذارند یعنی بپذیرید
- مغالطه راز انگاری: یعنی حرفایی که می خواهیم بهتون بزنیم هیچکس نگفته ما کشفش کردیم راز هم هست به کسی نگو !!!
پاسخ ما:
- مغالطه برای کسانی هست که دلیل و منطق و برهان ندارند.
- دوره مغالطه هم گذشته مردم می فهمند آبروتون میره
- حرف های غلط و بی‌اساس هم با تکرار و چهارتا شاهد علمی نمیشه
- در قانون باید فراگیر باشه مثل قانون جاذبه با اسم قانون روی حرفاتون گذاشتن و چهارتا دلیل و چهارتا شاهد یک چیزی قانون نمیشه
- اینکه میگید حرفاتون راز است، به کسی نگیم شماها کشفش کردید،خیلی مهمه، بوی ادبیات رمال ها و شیادها نمیده
- حرف آخر: یه وقت پولمونو، باورامونو، اعتقاداتمون رو؛ پای این جریانات نریزیم
نقد پنجم
- مسئولیت ادبیات خودشان را نمی پذیرند و راه فرار را باز می گذارن، اگر کسی بگوید آقا این نتایج در من ایجاد نشد میگن: تو مقصری احتمالاً تمرینات را خوب انجام ندادی، تو نتونستی قانون جذب و فرکانس رو در خودت اجرایی کنی، با پکیج ویژه ما کار کن ( احتمالاً پول بیشتری هم باید بدهی)
- توی این جریان همیشه مردم مقصرند
پاسخ ما:
- همه فرقه ها و جریانات انحرافی اینگونه اند هیچ وقت مسئولیت ادبیات خودشون رو نمی‌پذیرند و طرف مقابل رو مقصر می کنند
- خیلی بده انسان مسئولیت ادبیات خودشون را نپذیره و طرف مقابل را ساده فرض کنه
- اینکه مغالطه علت جعلیه از کجا میگید که دلیل موفقیت طرف قانون جذب و دلیل ناکارآمدی هم قانون جذبه
- میدونی چرا مسئولیت ادبیات خودشون رو نمی پذیرند چون بهتر از هرکسی می دونند که چقدر در ادبیاتشون سفسطه و وهمیات وجود داره
- جونم براتون بگه که: ماسه دسته مفاهیم داریم
یک دسته مفاهیم حقیقی هستند که در بیرون وجود دارند مثل من و شما
یک دسته مفاهیمی که ذهن ما اعتبار می کنه مثل مالکیت و زوجیت
یک دسته که نه در بیرون هستند و نه اصلاً ذهن روی آنها اعتبار می گذارد مثل غول مثل شانس - جریان مثبت اندیشی در حیطه وهمیات ما است و پر از خیالبافی است ، به خاطر همین مجبورند که ادبیات خودشون رو با شور و حرارت و صحبت های انگیزشی به خورد جامعه بدهند.
نقد ششم :
- گنده گویی و ادعاهای بی دلیل و تمرکز بر ادبیات انگیزشی، چرا اینقدر گنده گویی می کنید؟ چرا اینقدر از ادبیات انگیزشی استفاده می کنید ؟
جریان مثبت اندیشی چون نمیتونه دلیل و برهان اقامه کنه تمام سعی و تلاشش را گذشته روی صحبت های انگیزشی و با شور و حرارت هم صحبت کردن
به نحوی غلط بودن و سست بودن حرف هاشون رو پشت این الفاظ مخفی می‌کنند
چون وقتی با شور و حرارت صحبت می کنند ذهن از مطالبه دلیل و برهان سست میشه، با خودش میگه احتمالاً درسته که اینها اینقدر با شور و حرارت صحبت می کنند
پاسخ ما:
- این ادبیات خوبه، قشنگه اما نباید اصل قرار بگیره
- این جریان اصلاً علمی نیست به خاطر همین در روانشناسی زرد قرارشون میدن
- کسانی که این ادبیات را تبلیغ می کنند مدرکی هم که ندارند، یه جورایی خودشون رو اساتید انگیزشی می شمارند
جسارت نباشه ، مدعیانی بزرگ هستند که تنها هنرشون خوشکل حرف زدنه - اساتید دانشگاه هم که دل خوشی از این افراد ندارند.
انجمن روانشناسی ایران هم این افراد رو تکذیب کرده گفته: اینها استاد نیستند
لطفاً در سایت انجمن روانشناسی ایران پیگیر باشید - حرف آخر جریان مثبت اندیشی، خطرات و عواقب بدی رو در پی خواهد داشت
نقد هفتم
- لازمه این ادبیات شرک است، متوسل شدن به کائنات شرک است، کائنات با شکوه است، همه چیز در کائنات هست، به جای محدود کردن خودت، همه خواسته هایت را به کائنات بگو
آرزوهایت را به کائنات بگو، کائنات می تواند، قدرتمند است
می تواند حوائجت را برآورده کند - راستی کائنات کجاست ؟
- یقینا منظورشون خدا و فرشتگان نیست
مرادشان از کائنات همان آسمانها، کهکشانها ومجموعه راه شیری است
پاسخ ما:
- این ادبیات ما را به وادی شرک می کشونه
- ما خدا را خالق همه چیز میدونیم اما در مثبت اندیشی کائنات خلقت می‌کنند این یعنی شرک در خالقیت خدا
- ما خدا را مدبر و رب عالم میدونیم اما در مثبت اندیشی، کائنات هستند که مربی و مدبر و تامین کننده اند این یعنی شرک در ربوبیت
- چه اشکال داره که خداوند اینها را به کائنات داده باشه
اولا : خداوند چنین تفویضی نکرده و دلیلی نداریم
ثانیا : اتفاقاً دستش تو هستی هست خلق فسوی ، یعنی دستش در هدایت ادامه داره
ثالثا : در مجموعه نظام عالم جایی برای کائنات نیست
مجموعه نظام عالم اینگونه است
اول : خدای قادر متعال
دوم: اسماء و صفات الهی
سوم : انسان کامل ( امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف )
چهار: ملائکه
پنجم: اسباب و علل - در مجموعه نظام عالم، کائنات هیچ جایگاهی ندارند.
- حرف آخر: کائنات یعنی دروغ بزرگ، شرک در خالقیت، شرک در ربوبیت
نادیده انگاری مشیت و قدرت الهی در جریان مثبت اندیشی، اینقدر روی قدرت ذهن، قدرت درون و کائنات، تمرکز می‌کنند که دیگه جایی برای مشیت و قدرت الهی نمی‌مونه در این جریانات خیلی از خدا و ادبیات دینی استفاده می کنند اما در واقع خدا، معمار بازنشسته است فقط خلق کرده، این ذهن و کائنات هستند که قدرت اصلی را دارند. در واقع کائنات و ذهن همه کاره هستند و مستقل دیده می شوند. اما ما خدای تشیع رو قبول کرده‌ایم، خدایی که همه کاره است هم خالق است هم رب العالمین است، همه چیز دست خداست، در همه مراتب خلقت وجود داره،و عملاً همه کاره عالمه، حتی توسل به حضرات معصومین هم، به صورت استقلال نگاه نمی کنیم بلکه در طول خدا دیده میشه، نه در کنار و عرض خدا با مطالعه کتاب های مثبت اندیش ها، آدم به این نتیجه می‌رسد که کائنات، قدرت درون و ذهن؛ مستقل از قدرت و مشیت الهی هستند
نقد هشتم:
- بزرگ نمایی قدرت ذهن
در جریان مثبت اندیشی، ذهن خیلی قدرت داره میتونه خواسته های ما رو به کائنات برسونه، اصلاً ذهن علت تامه همه خواسته های ماست، پس هر آنچه که تجسم کنی میتونی خلقش کنی، فقط کافیه تجسمش کنید برای ایجادش، حتی با نوسازی ذهن، می تونی، بدنی نو و سالم هم داشته باشی
پاسخ ما:
- اگر اثری هم در بیرون اتفاق بیفته این کار روح ماست نه کار ذهن ما
- با تکرار کلمات انگیزشی و تلقین کردن چیزی در بیرون ایجاد نمیشه، فقط یکم درونمون آرام تر میشه
- با تصور غول، غولی در بیرون ایجاد نمیشه
- وقتی تشنه هستیم با تصور آب و اسم آب، آب ایجاد نمیشه
- بزرگ جریان مثبت اندیشی یعنی آقای وین دایر، خودش به وسیله سرطان از دنیا رفت چرا خودش نتونست با نوسازی ذهن بدنی سالم برای خودش ایجاد کنه؟
- حرف آخر:
در جریان مثبت اندیشی در مورد ذهن خیلی اغراق می کنند تا دلت بخواد تلقین
نقد نهم :
- خدایی به نام انرژی به خورد ما میدهند .
- در جریان مثبت اندیشی، شما دامنه‌ای از انرژی هستید که در یک دامنه بزرگتری از انرژی، در حال فعالیت هستید
- بزرگان جریان مثبت اندیشی معتقدند این سوال که انرژی چیست؟ اگر از یک عالم دینی بپرسید میگه: همان خداست ؛ اما اگر همین سوال را از یک متخصص فیزیک کوانتوم بپرسید میگه: همان انرژی است که قبلاً بوده و هست و از بین نمی رود
- تا حالا می گفتیم که این جریان ما را به شرک میکشونه ، اما الان باید اصلاح کنیم؛ خدایی به نام انرژی به خوردمون میده یعنی همان بی خدایی و آتئیسم
- در جریان مثبت اندیشی
یا خدایی بازنشسته و معمار یکجا نشسته متناسب با ادبیات مسیحیت تبشیری به خوردمون میدهند
یا خدایی که فقط خالق است، رب نیست دیگه
یا اصلاً خدایی نیست همان انرژی که جای خدا را گرفته
- حرف آخر
ما خدای مذهب تشیع را می‌پسندیم
خدای قادر متعال
سبب ساز و سبب سوز
رب العالمین
رحمان و رحیم
در یک کلمه
همه کاره عالم
کلام آخر :
چرا همه چیز رو به ماها نمی گید؟ در جریان مثبت اندیشی همه لایه ها رو به ما نمی گند بلکه ظواهر و لایه های خوشگلش رو برای ما توضیح میدهند. این حق ماست که همه لایه‌ها چه ظاهر چه پنهانش رو بدونیم
آنگاه خودمون می تونیم برای خودمون تصمیم بگیریم
الان می‌خواهم برخی از رازهای قانون راز رو براتون بگم
1-برخی از سازندگان فیلم راز و اساتید انگیزشی امروز دوره محکومیت خودشون رو سپری می کنند.
2-حجم بالا و زیاد پرونده ها و اعتراضات مردمی نسبت به این جریان
3-عدم تخصص لازم و نداشتن مدارک مربوطه
4-بزرگ این جریان یعنی آقای وین دایر نتونست با نوسازی ذهن خودش رو از سرطان نجات بده با همان سرطان از دنیا رفت
5-در خود غرب کتاب ها علیه خودشان زیاد نوشته شده مثلاً کتاب “مثبت فکر نکن” نویسنده آقای اتینگل آقای اتینگل این جریان رو به نقد کشیده ، با ادله عقلی و آماری ثابت می کنه که این جریان ما رو به وادی رویا و خیال می کشونه و در واقع ما رو تنبل تر می کند.
6-امروزه در خاستگاه خودش دیگه جایگاهی نداره و کسی به این جریانات بهائی نمیده
نکته پایانی
خام ادبیات قشنگ و تلقینات این جریان نشویم آنها طبق مذاق من و شما صحبت می کنند به خاطر رسیدن به منافع مالی و سیلاسی و فرهنگیِ خودشون. بهترین راه مثبت اندیشی و جذب توسل و تکیه به خداوند متعال هست.
